کفشدوزک

نوشته هائی پر از احساسات ناب

کفشدوزک

نوشته هائی پر از احساسات ناب

کلید

یه شبی ماه   ستاره رو

آبی و آفتابی بکش

مهتاب رو از رو ببر و

طلوع رو نقاشی بکش

دست بده با ابر سفید

قاصدکو نگاه نکن

سبزی رو شعله ور بکش

نسیمُ هی صدا نکن

بره رو بنداز طویله

الاقه رو یه حالی ده

خروسو بنداز از چپر

سگه رو گوشمالی بده

صدا بزن ستاره رو

آسمونا رو خط بزن

سیاه بشن اهالی و

چشمکا رو بگو برن

اگه که تنها می مونی

یه کلیدُ نقاشی کن

نگو نداره صندوقی

رو معجزه سمپاشی کن

تنها کلیده روی بوم

نه یه خدا    نه یه زمین

همش خیال باطله

سخت نگیر و   فقط بشین

قلم مو رو بذار پائین

بذار که قلبت بگیره

کلیدُ بد نگاه نکن

اینجا فقط اون اسیره

اسیر دستای توئه

که بی صندوق   رها شده

میون این دشت سپید

برای هیچ    فنا شده

یکه کلید   خودِ توئی

وقتی دلا رو خط زدی

تو این اتاق توئی  اسیر

جوابِ دیوارُ ندی

قوطی قرمز دلو

بپاش رو دیوارای کور

در و کلید و قلبِ تو

پا میذاری   رو فرش نور

شاید رهائی نباشه

راحتی   چائی  نباشه

اما بذار بهت بگم

خودت میگی که کی پاشه

آینه ها زیاد میشن

عیبِ همو به هم میگن

نقابا   فایده ندارن

پلیدیا باید برن

 

یه شبی ماه   ستاره رو

آبی و آفتابی بکش

مهتاب رو از رو ببر و

طلوع رو  نقاشی بکش    .    .    .

 

٢ بامداد 

٦ خرداد

نظرات 1 + ارسال نظر
سعید پنج‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:06 ب.ظ http://f10.blogsky.com


سلام دوست عزیز
وبلاگ جالبی داری خوشحال میشم
نظرت را در مورد وبلاگ خودم بدونم
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد