کفشدوزک

نوشته هائی پر از احساسات ناب

کفشدوزک

نوشته هائی پر از احساسات ناب

تهی

 

یادگار روزگاران بهی

مانده نقشت   سالهاست بی گفتگو

همرهی از جنس خود     می جویمت

با تأنی با سکوت      کارت چه بود ؟

محو کردی این سرا را     هست و بود

چارگه پنداریم 

جسم تهی

لابد از صاحبدلی    داری خبر

مانده نقشت    در سرای  انتظار

صورتی جز صورتِ خود       وا مَدار

با من آخِر           ماندگاریت از چه بود ؟

یادگار     فرّهی و گوهری

نامده       بازم بری

بی همرهی

نقش تو

آن نقش        بی تار و پودِ دل

ناشده گِل    صد گُلم   بهر چه بود ؟

  بی  تغیُر

سالها را     زنده ای

نقش باشی 

نقش من     بی همهمه

با هیاهو  

در ظُلَم    

نامت  چه بود ؟

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد